معنی تبعیض نژادى

حل جدول

تبعیض نژادى

آپارتاید

لغت نامه دهخدا

تبعیض

تبعیض. [ت َ] (ع مص) پاره پاره کردن. (زوزنی) جزٔجزء کردن چیزی را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). بهره بهره گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). حصه حصه کردن. (آنندراج) (فرهنگ نظام). تقسیم به اجزاء نمودن. (فرهنگ نظام). تقسیم و جدا کردن بعضی را ازبعضی. (ناظم الاطباء). || در تداول، گزیدن پاره ای و ترک و رد پاره های دیگر. || ترجیح بعض کسان بر بعض دیگر بدون مجوز مشروع و قانونی.

فرهنگ معین

تبعیض

(مص م.) تقسیم و جدا کردن بعضی را از بعضی، (اِمص.) بعضی را بر بعضی برتری دادن.، ~ نژادی برتر شمردن نژادی نسبت به نژاد دیگر. [خوانش: (تَ) [ع.]]

فرهنگ عمید

تبعیض

بعضی را بر بعضی دیگر بدون دلیل موجّه و عادلانه ترجیح دادن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

تبعیض

حق‌کشی، رجحان‌بلامرجح،
(متضاد) عدالت

فارسی به عربی

تبعیض

اجحاف، تمییز


تبعیض کردن

اجحاف


تبعیض نژادی

التفرقه العنصریه، التمییز العنصری


لغو تبعیض

إلغاء التمییز


خالی از تبعیض

عشوائی


تبعیض قاءل شدن

متمیز

فرهنگ فارسی هوشیار

تبعیض

جزء جزء کردن، بعضی را بر بعضی دیگر ترجیح دادن

فارسی به ایتالیایی

تبعیض

discriminare

فارسی به آلمانی

تبعیض نژادی

Rassismus [noun]

واژه پیشنهادی

تبعیض نژادی

آپارتاید

معادل ابجد

تبعیض نژادى

2337

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری